سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حلول ماه پیروزی خون بر شمشیربر عموم شیعیان به ویژه همشهریان عزیز تسلیت باد.

بار دیگرچهره شهر ها رنگ ماتم و عزا به خود گرفت. در هر کوی و برزن که نظر افکنی  استیلای غم را بر درو دیوار خواهی یافت . بیرقهای سیاه و سبز را می بینی که سر از آستان منازل ، مساجد، تکیه گاهها و حسینیه ها بیرون آورده و همه گویای یک کلمه اند : محرم.

آری یک بار دیگر توفیق درک محرمی دیگر در عمرمان را یافتیم.

ماه یاد آوری تشنگی واسارت

 ماه سر دادن ندای هیهات منّا الذله

ماه شنیدن هل من ناصرٍ ینصرنی  روشن ضمیران

ماه حریت و آزادگی است.

ماه تشنه جان دادن بر لب فرات .

ماه سر نهادن بر امر حق

ماهی که جنگ وخونریزی  در آن حرام شد ولی  خونین ترین ماه شد.

ماه تجلی ایثار ، فداکاری   و در یک کلام ماه تبلور عشقبازی عاشقان و دلباختگان  کوی حق است.

ماهی که شقی ترین موجودات روزگار ، پاک ترین انسانهای دوران یعنی ریحانه رسول خدا –حسین (ع)- و 72 تن از یارانش را با فجیع ترین شکل ممکن به خاک و خون کشیدند .

حسین جان ای کاش روز واقعه ما هم بودیم و در کنار تو ویارانت سر بر آستان حق میگذاشتیم و آنچه را که رضای تو و خدای تو در آن بود انجام میدادیم.

حسین جان مطمئن باش اگر آن روز وفای مردم این دوران در خون پیمان شکنان کوفه بود و عاشقان و شیفتگان امروزت را داشتی کسی را یارای ایستادن در مقابل تو نبود .

ولی تقدیر حق تعالی چیزی دیگربود !

باید پیمانها شکسته می شد تا چهره یاران با وفا و دوستداران حقیت و حریت و آزادگی  از مذوران جاه طلب و پیمان شکن و ذلت پذیران دون صفت ، تمییز داده می شد.

باید خونی ریخته میشد تا نهال نوپای اسلام را تنومند کند چنان که مهیب ترین رخدادهای روزگار نتواند کوچکترین خدشه ای به آن وارد کند.

برای این امر خطیر چه کسی برترو شایسته تر از حسین و چه یارانی با وفاتر از یاران حسین  و چه صبری بالاتر از صبر زینب که تاب تحمل مصائب این امتحان را داشته باشد و منزل به منزل این واقعه را برای ثبت در جریده روزگار نقل کند تا این نهال نوپا تبدیل به درختی تنومند شود؟

آری غافلان از خدا بی خبر از تقدیر حق تعالی آگاه نبودند. حسین باید کشته می شد تا اسلام زنده بماند و اگر چنین نمی شد فاجعه ای بس سنگین تریعنی فقدان دینی به نام اسلام دامن بشر امروز را میگرفت .

به راستی در پس این واقعه چیزی غیر از این حقیقت نهفته است که همه ساله خیل انسانهای مشتاق را نا خواسته و بدون فراخوان عمومی و خود جوش به مساجد ، تکایا ، حسینیه ها و کوچه و خیابان می کشاند تا ارادت خود را به نقش آ فرینان بزرگترن حماسه روزگار ثابت کنند ؟

 مگر نه این است که  زنده ماندن اسلام امروز ما مرهون همین واقعه است. پس لاجرم باید به خواست خدا سر تسلیم فرود آورد و همین افتخار مارا بس که خود را در جرگه یاران و مشتاقان حسین (ع) می پنداریم و با خدای خود چنین میگوییم :

خدایا همه این وقایع برای وصال  به سرچشمه حقیقت و معرفت توست پس در جاده ای که به وصال تو می انجامد رسول تو و ائمهه اطهار چراغهایی هستند فروزان در جهت روشنایی مسیر. الهی الطاف رحمتت را نصیب ما بگردان و ما را در زمره عاشقان اهل بیت و دوستداران حسین قرار ده و اندیشه ما به اندیشه حسین ، راه ما به راه حسین و بینش ما را به بینش حسین و اهل بیت (علیهما السلام) نزدیک کن که این است سفینه نجات ما.

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید مناسبتهای مذهبی ،

  

ازدر درآمدی و من از خود بی خبر شدم

گویی کزین جهان بجهان دگر شدم

گوشم براه تاکه خبر میدهد زدوست

صاحب خبر بیامدو من بیخبر شدم

چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب

مهرم بجان رسیدو بعیوق بر شدم

گفتم ببینمش ، مگرم درد اشتیاق

ساکن شود ، بدیدم و مشتاق تر شدم

دستم نداد قوت رفتن به پیش یار

چندی به پای رفتم و چندی بسر شدم

تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم

از پای تا بسر همه سمع و بصر شدم

من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت

کاول نظر بدیدن او  دیده ور شدم

بیزارم از وفای تو یکروز و یکزمان

مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم

او را خود التفات نبودش بصید من

من خویشتن اسیر کمند نظر شدم

گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد

اکسیر عشق بر مسم آمیخت زر شدم


نظر() شعر و ادب و حکایت ،

  

مشخصات مدیر وبلاگ

حسین ادیبی [2]

متولد 1355 در شهر سده لنجان از توابع شهرستان لنجان در استان اصفهان می باشم. کارمند و متأهل و دارای یک فرزند 6 ماهه دوست داشتنی به نام سپهر می باشم که نام این وبلاگ نیز به نام او مزین شده. دوستان در این وبلاگ با ایده ها و نظرات بنده در مورد مسائل اجتماعی پیرامون ما و همچنین مطالب فرهنگی و درمواردی نیز مطالب تخصصی مرتبط با کارم آشنا خواهند شد. همچنین قصد دارم از این طریق شهر خودم سده لنجان را به سایر هموطنان معرفی کنم .
ویرایش

موسیقی

لوگوی دوستان




ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ